باباجون شیرازی blog.ir

سخن من این است . تو چه می اندیشی؟

باباجون شیرازی blog.ir

سخن من این است . تو چه می اندیشی؟

باباجون شیرازی blog.ir

ما نمی مانیم و عکس ها می مانند
کار دنیا همیشه برعکس است

**********************

شکوه نام تورا لمس میکنم مادر

***********************

این عکس مادرمه اون کوچولو هم پسرمه . حالا دیگه بزرگ شده بابا شده و من هم بابا بزرگ شده ام
سلام
برحسب اتفاق متوجه شدم بلاگی به نام blog.ir در فضای مجازی وجود داره نام مناسب و ساده آن جذبه خاصی برایم داشت با خوشحالی اما با نگرانی درصدد ایجاد وبلاگ در این سایت شدم .

نگرانی من از این بابت : تقریبا سال 85/86 در میهن بلاگ وبلاگ داشتم پس از یکسال سرور سایت سوخت و تمام مطالب و نوشته هایم از دست رفت سپس در بلاگفا وبلاگ ایجاد کردم که آن نیز بعد از شش هفت سال به علت اشکالات پیش آمده در سرور سایت متاسفانه در حال از دست رفتن است . اکنون در سایت blog.ir وبلاگ زده ام

دوستان به طنز به من میگویند قدمم شوم است امیدوارم حضور من و قدم من برای سرور این سایت شوم نباشد

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

نویسندگان

آخرین مطالب

۱۴ مطلب با موضوع «نکته ها» ثبت شده است

\ ﻋﻼﻣﻪ ﺑﺮﻗﻌﯽ ﻗﻤﯽ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺧﻮﺩ  ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ :

  ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﻡ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﻋﯿﺎﺩﺕ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺻﻒ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﯾﮏ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺷﺨﺼﯽ ﺟﻠﻮﯼ ﻣﻦ ﺗﻮﻗﻒ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺳﺮﻧﺸﯿﻦ ﺁﻥ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺁﻗﺎﯼ ﺑﺮﻗﻌﯽ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ ﺑﺎﻻ ! 

ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻭﺍﻋﻆ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺁﻗﺎﯼ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﺍﺳﺖ .ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪﻡ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟ ﭙﺮﺳﯽ ،  ﮔﻔﺖ :  ﺁﻗﺎﯼ ﺑﺮﻗﻌﯽ ﮐﺠﺎﯾﯿﺪ؟ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻧﯿﺴﺖ؟

ﮔﻔﺘﻢ:ﺟﻨﺎﺏ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﻋﻘﺎﯾﺪﻡ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﯿﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﻋﻘﺎﯾﺪﻡ ﭼﯿﺴﺖ ،ﺷﺎﯾﺪ ﻣﺮﺍ ﺳﻮﺍﺭ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﯾﺪ .

ﮔﻔﺖ: ﻣﮕﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯿﺪ؟

ﮔﻔﺘﻢ :ﻣﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻧﯽ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ، ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﻭﺿﻪﺧﻮﺍﻧﯽ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ ! 

ﮔﻔﺖ : ﭼﺮﺍ؟

ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﻮﻥ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ، ﺍﮐﺜﺮﺍ ﺿﺪ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﺎ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﺍﺋﻤﻪ ﺩﺷﻤﻨﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ .

ﺁﻗﺎﯼ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﮔﻔﺖ : ﺣﺘﯽ ﻣﻦ؟ !  ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺁﯾﺎ ﻣﻨﺒﺮ ﻫﻢ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ؟ ﮔﻔﺘﻢ : ﺁﺭﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ! 

ﮔﻔﺖ : ﭼﺮﺍ؟

ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻔﻬﯿﻢ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻢ : ﺁﻗﺎﯼ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﯾﺎﺩﺗﺎﻥ ﻫﺴﺖ ﺩﺭ ﺩﻫﻪ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﻪ ﻣﻨﺒﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ؟  ﮔﻔﺖ:ﺁﺭﯼ! 

ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺭﺩ ﻣﯽﺷﺪﻡ، ﺻﺪﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺭﺍﺷﻨﺎﺧﺘﻢ ﻭ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻡ ﮐﻪ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﻡ ، ﻭ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﻣﯽﮔﻔﺘﯽ ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺭ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ!

ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﻣﺎ ﺫﮐﺮ ﺷﺪﻩ!  ﻣﻘﺼﻮﺩ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﺭﻭﺍﯾﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﻻﻟﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮ ﻋﻠﻢ ﺍﻣﺎﻡ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺗﻮﻟﺪ،ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺭﻭﺍﯾﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ،( ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺭ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺳﺘﻮﻧ ﻬﺎﯼ ﻧﻮﺭ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﻭﺳﺖ، ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﺪ )

ﮔﻔﺘﻢ :  ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺍﻭﻻ ﺿﺪ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ :  « ﻭَﺍﻟﻠَّـﻪُ ﺃَﺧْﺮَﺟَﮑُﻢ ﻣِّﻦ ﺑُﻄُﻮﻥِ ﺃُﻣَّﻬَﺎﺗِﮑُﻢْ ﻟَﺎ ﺗَﻌْﻠَﻤُﻮﻥَ ﺷَﯿْﺌًﺎ ﻭَﺟَﻌَﻞَ ﻟَﮑُﻢُ ﺍﻟﺴَّﻤْﻊَﻭَﺍﻟْﺄَﺑْﺼَﺎﺭَ ﻭَﺍﻟْﺄَﻓْﺌِﺪَﺓَ ۙ ﻟَﻌَﻠَّﮑُﻢْ ﺗَﺸْﮑُﺮُﻭﻥَ .» ( ﺳﻮﺭﻩ ﺷﺮﯾﻔﻪ ﻧﺤﻞ : ﺁﯾﻪ78 ) ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎلی که ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ، ﺍﺯ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭﺍﻧﺘﺎﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﮔﻮﺵ ﻭ ﭼﺸﻢ ﻭ ﺩﻝ ﺩﺍﺩ، ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺳﭙﺎﺳﮕﺰﺍﺭﯼ ﮐﻨﯿﺪ. 

ﺛﺎﻧﯿﺎ ، ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻨﺒﺮ ﮔﺮﯾﺰ ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍﯼ ﮐﺮﺑﻼ ﺯﺩﯼ ﻭ ﮔﻔﺘﯽ : ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ( ﻉ ) ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﮐﻮﻓﻪ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ، « ﺣﺮ » ﺟﻠﻮﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻪ ﮐﻮﻓﻪ ﺑﺮﺳﺪ. ﺍﻣﺎﻡ ﻧﺎﮔﺰﯾﺮ ﺭﺍﻩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ « ﺣﺮ » ﻧﯿﺰ ﺁن ها ﺭﺍﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺍین که ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺳﺐ ﺍﻣﺎﻡ( ﻉ ) ﻗﺪﻡ ﺍﺯ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﻫﺮﭼﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﮐﺎﺏ ﺯﺩ ﻭ ﮐﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﻧﻬﯿﺐ ﺯﺩ ﻭ ﻫﯽ ﮐﺮﺩ، ﻣﺮﮐﺒﺶ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﮑﺮﺩ،

 

ﺍﻣﺎﻡ  ﻣﺘﺤﯿﺮ ماند ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﺳﺐ ﺣﺮﮐﺘﯽ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ ، ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ شخص ﻋﺮﺑﯽ ﺭﺍ ﯾﺎﻓﺖ ، ﺍﻣﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻧﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﭼﯿﺴﺖ؟

ﻋﺮﺏ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻏﺎﺿﺮﯾﻪ ( ﻗﺎﺫﺭﯾﻪ ) ،

ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ( ﻉ ) ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩ :ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺍﺳﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﻋﺮﺏ ﮔﻔﺖ : ﺷﺎﻃﯽ ﺍﻟﻔﺮﺍﺕ ، ﺍﻣﺎﻡ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺍﺳﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ﮔﻔﺖ : ﻧﯿﻨﻮﺍ ،

ﺍﻣﺎﻡ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺍﺳﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﮔﻔﺖ : ﮐﺮﺑﻼ!

ﺍﻣﺎﻡﺣﺴﯿﻦ ( ﻉ ) ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻫﺎﻥ ، ﻣﻦ ﺍﺯ ﺟﺪﻡ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ ﺷﻤﺎ ﮐﺮﺑﻼ ﺍﺳﺖ؛

 

ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﻗﺎﯼ ﻓﻠﺴﻔﯽ !ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﯽ ﺩﺭ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ ( ﭼﻄﻮﺭ ، ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﺍﻭﻝ ﺍﺳﺒﺶ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﻣﺎﻡ ( ﻉ) ،

 

ﻭ ﺗﺎﺯﻩ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺮﺳﯿﺪﻥ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻋﺮﺏ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﻣﺤﻞ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺖ؟

ﺟﻨﺎﺏ ﻓﻠﺴﻔﯽ ! ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺍﻣﺎﻣﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﯾﺪ؟ ﮐﻪ ﻧﻌﻮﺫﺑﺎﻟﻠﻪ ﺍﺳﺒﺶ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﻄﻠﻊ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ؟ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﺣﺐ ﺍﺋﻤﻪ؟ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﻣﻌﺎﺭﻑ ﺍﺳﻼﻡ؟ ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻗﺖ ﻭ ﺗﺎﻣﻞ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ "

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۸ ، ۰۶:۰۱
مهدی پورابراهیم

 

من نمی گویم کسی بی درد نیست 

هرکسی دردی ندارد مرد نیست 

 

گرخطر می بارد از هر فصل سرد

دوستی را باید اول بیمه کرد

 

لیک میگویم که فصل سوختن 

آب را هم میتوان آموختن 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۸ ، ۰۵:۴۷
مهدی پورابراهیم

اگر مهربان باشی  تورا به انگیزه های پنهان متهم میکنند اما مهربان باش 

 

اگر شریف و صادق و درستکار باشی فریبت میدهند اما شریف و درستکار و صادق باش 

 

نیکی های امروز تو را فراموش میکنند اما نیکوکار باش 

 

درانتها خواهی دید آنچه می ماند میان تو و خدای تو است نه میان تو و مردم 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۸ ، ۰۵:۳۷
مهدی پورابراهیم

 

هروقت نون دلت را خوردی برکت سرازیر میشه 

 

بی بی میگفت : فکر نکنی برکت فقط پوله ها 

همین که دلت خوش باشه یعنی برکت سرازیر شده 

 همین که شب چراغ خونه ات روشن باشه

و بوی غذای گرم  از آشپز خونه ات بیاد بیرون یعنی برکت 

 

هرجا که زانوهایت تاب و تحمل مشکلات را نداشت

وعزیزی زیر بازوانت را گرفت تا بلند شوی یعنی برکت 

 

اگر اولاد اهل داشتی و همسرت با کم وزیادت ساخت یعنی برکت 

برکت به شما دستهایی است که توی سفره ات دراز میشه 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۸ ، ۲۱:۴۱
مهدی پورابراهیم

آدم های شجاع قصه ما  اندوه فرصت از دست رفته را نمیخورند 

ونگران آینده نیامده نیستند 

 

آدم های شجاع قصه ما همان هایی هستند که وقتش که برسد

خودشان را از هرچه باید و نباید جدا میکنند

یک دفعه و ناگهانی از تمام تعلقاتشان دل میکنند و کوله پشتی را می بندند و با یک کوله پشتی راهی میشوند 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۸ ، ۲۱:۲۴
مهدی پورابراهیم

ادمیزاد حکایت است حکایت تلخ حکایت شیرین 

آدمیزاد شکننده است

اما هیچ نیرویی در این دنیا به قدرت نیروی روحی انسان نمی رسد

به شرطی که اراده و وقوف وآگاهی  داشته باشد 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۸ ، ۲۱:۰۹
مهدی پورابراهیم

قانون مانند تار عنکبوت است فقط حشرات ریز را اسیر میکند 

 

حشرات بزرگ آن را پاره میکنند و رد می شوند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۸ ، ۲۱:۰۵
مهدی پورابراهیم

زندگی یک اثر هنری است نه یک مسئله ریاضی 

 

به آن فکر نکن از آن لذت ببر 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۸ ، ۲۱:۰۱
مهدی پورابراهیم

کلید خوشبختی و بدبختی در دست توست 

 

اگر بخواهی از زندگی لذت ببری همه چیزش لذتبخش است 

 

اگر بخواهی رنج بکشی همه چیزش رنج آور است 

 

پس کلید خوشبختی و بدبختی در دست توست در وجود توست 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۸ ، ۲۰:۵۹
مهدی پورابراهیم

زنده یاد دکتر علی شریعتی در کتاب حسین وارث آدم میفرماید 

 

شهادت جنگ نیست 

رسالت است 

 

شهادت سلاح نیست 

پیام است 

 

شهادت کلمه ای است که با خون تلفظ می شود 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۸ ، ۱۵:۲۴
مهدی پورابراهیم

سلام برتو     که زیباترین  شیرین ترین  و  پرنشاط ترین کلمه  سلام است 

 

سلام برآسمان و زمین   و سلام برعشق 

 

هیچ بارانی ردپای خوبان را از کوچه های خاطرات نخواهد شست

 

دوست داشتن فقط گفتن نیست

 

گاه سکوت است

 

گاه نگاهی مهربان است

 

گاه دعا از دل و جان است

 

و گاه یک پیام  

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۸ ، ۱۳:۰۵
مهدی پورابراهیم

دوچیز انسان را نابود میکند 

 

مشغول بودن به گذشته و مشغول شدن به دیگران 

 

هرکس در گذشته بماند آینده را از دست می دهد 

 

هرکس نگهبان رفتار دیگران شود آسایش و راحتی خود را از دست میدهد

 

گذشته هایت را ببخش 

زیرا آنان همچون کفش های کودکی تو هستند 

نه تنها برایت کوچکند 

 

بلکه تو را از برداشتن گام های بزرگ باز می دارند 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۸ ، ۱۳:۰۱
مهدی پورابراهیم

دفاع منصفانه یک زن از مردان

یک وقت هایی فکر میکنیم مرد بودن، چقدر می تواند غمگین باشد!!،

 هیچ کس از دنیای مردانه نمی گوید...

هیچ کس از حقوق مردان دفاع نمیکند...

هیچ انجمنی، با پسوند «... مردان» خاص نمیشود...!!،

مرد ها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند...

 این روزها، همه یک بلند گو دست گرفته اند و از حقوق و دردها و دنیای زنان می گویند.

در حالی که حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مردها است. یکی از همین مردهایی که دوستمان دارند.

وقتی میخواهند حرف خاصی بزنند هول می شوند. حتی همان مرد هایی که دوستمان داشتند ولی رفتند...

یکی از همین مرد های همیشه خسته. از همین هایی که از ۱۸ سالگی دویدن را شروع میکنند. و مدام باید عقب باشند.

مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند. سربازی، کار، در آمد، تحصیل...مسئولیت زندگی...حفظ ناموس...

همه از مرد ها همه توقعی دارند. باید تحصیل کرده باشند. پولدار، خوشتیپ، قد بلند، خوش اخلاق، قوی...

و خدا نکند یکی از اینها نباشند !!! 

 ما هم برای خودمان خوشیم !

 مثلا از مردی که صبح تا شب دارد برای در آمد بیشتر برای فراهم کردن یک زندگی خوب برای ما که عشقشان باشیم به قولی سگ دو می زند، توقع داریم که شبش بیاید زیر پنجره مان ویالون بزند و از مردی که زیر پنجره مان ویالون می زند توقع داریم که عضو ارشد هیات مدیره ی شرکت واردات رادیاتور باشد !!

توقع داریم همزمان دوستمان داشته باشند، زندگی مان را تامین کنند، صبور باشند و دلداریمان بدهند،

خوب کار کنند و همیشه بوی خوب بدهند و زود به زود سلمانی بروند و غذاهای بد مزه ی ما را، با اشتیاق بخورند .

با ما مهمانی هایی که دوست داریم، بیایند و هر کسی را که ما دوست داریم دوست داشته باشند.دموده نباشن...گیر ندن...!!،غیرتی نباشن...!!!،روشنفکر باشن...!!،

دوست های دوران مجردیشان را فراموش کنند، و "نان استاپ" توی جمع، قربان -صدقه مان بروند،

هیچ زن زیباتری را اصلا نبینند، 

، باپای خسته و دل مضطرب پا به پای خانم ها تو بازارا بچرخن...!،

و..........................

 مرد ها دنیای غمگین صبورانه ای دارند.

 بیایید قبول کنیم. مرد ها صبرشان از ما بیشتر است. وقت هایی که داد میزنند وقت هایی هم که توی خیابان دست به یقه می شوند وقت هایی که چکشان پاس نمیشود وقت هایی که جواب اس ام اس شب به خیر را نمیدهند ،

وقت هایی که عرق کرده اند وقت هایی که کفششان کثیف است تمام این وقت ها خسته اند و کمی غمگین.

و ما موجودات کوچک شگفت انگیزه غرغروی بی طاقت را هم ، دوست دارند.

دوستمان دارند، و ما همیشه فکر میکنیم که نکند من را برای خودم نمیخواهد؛ برای زیبایی ام میخواهد !! 

نکند من را فقط برای شب هایش میخواهد ؟

نکند من را برای چال روی لپم میخواهد ؟

 در حالی که دوستمان دارند؛ ساده و منطقی...

مرد ها همه دنیایشان همین طوری است. ساده و منطقی...

درست بر عکس دنیای ما !!! 

 بیایید بس کنیم.

بیایید میکرفون ها و تابلو های اعتراضیمان را کنار بگذاریم.

من فکر میکنم مرد ها، واقعن مرد ها،

آنقدر ها که داریم نشان میدهیم، بد نیستند !! 

 مردها دلشان زنی میخواهد، وفادار؛

که کنارش آرامش داشته باشند. فقط همین.

کمی آرامش در ازای همه ی فشار ها و استرس هایی که برای خوشبخت کردن ما تحمل میکنند.

کمی آرامش در ازای قصر رویایی ای، که ما طلب میکنیم...

بر خلاف زندگی پر دغدغه ای که دارند، تعریف مردها از خوشبختی، خیلی ساده است.

 (( " میم " مثل " مرد " )) 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۴ ، ۱۲:۴۴
مهدی پورابراهیم

زنده بودن حرکتی است افقی از گهواره تا گور ......

اما زندگی کردن حرکتی است عمودی  از فرش تا عرش......

زندگی یک تداوم بی نهایت اکنون هاست.

ماموریت ما در زندگی

 "بی مشکل زیستن " نیست  "با انگیزه زیستن " است.

=======================


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۴۸
مهدی پورابراهیم