باباجون شیرازی blog.ir

سخن من این است . تو چه می اندیشی؟

باباجون شیرازی blog.ir

سخن من این است . تو چه می اندیشی؟

باباجون شیرازی blog.ir

ما نمی مانیم و عکس ها می مانند
کار دنیا همیشه برعکس است

**********************

شکوه نام تورا لمس میکنم مادر

***********************

این عکس مادرمه اون کوچولو هم پسرمه . حالا دیگه بزرگ شده بابا شده و من هم بابا بزرگ شده ام
سلام
برحسب اتفاق متوجه شدم بلاگی به نام blog.ir در فضای مجازی وجود داره نام مناسب و ساده آن جذبه خاصی برایم داشت با خوشحالی اما با نگرانی درصدد ایجاد وبلاگ در این سایت شدم .

نگرانی من از این بابت : تقریبا سال 85/86 در میهن بلاگ وبلاگ داشتم پس از یکسال سرور سایت سوخت و تمام مطالب و نوشته هایم از دست رفت سپس در بلاگفا وبلاگ ایجاد کردم که آن نیز بعد از شش هفت سال به علت اشکالات پیش آمده در سرور سایت متاسفانه در حال از دست رفتن است . اکنون در سایت blog.ir وبلاگ زده ام

دوستان به طنز به من میگویند قدمم شوم است امیدوارم حضور من و قدم من برای سرور این سایت شوم نباشد

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

نویسندگان

آخرین مطالب

۱ مطلب با موضوع «د» ثبت شده است

محراب لحظه های دعایت چه دیدنیست...

 

قرآن بخوان چقدر صدایت شنیدنیست...

 

آقا بگو قرار شما با خدا کی است؟...

 

آیا حیات ما به زمانت رسیدنیست؟...

 

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج.صلوات

==========================

میگن دعا،دسته جمعیش قشنگه،،،،،


اللهی هیچ دلی تنگ نباشه

هیچ کسی مریض یامریضدارنباشه

اللهی هیچ کسی محتاج نباشه

اللهی شفای جسم وروح وفکر،عطاکن

اللهی کسی شرمنده نباشه

اللهی شرف وانسانیت روسرمبدأتمام خواسته هایمان قرارده

اللهی ازتکبروغروروسوء ظن ونفرت وکینه دورمان کن

اللهی کلاممان به دروغ،آلوده نباشد

واللهی دوستان خوبم همیشه شادباشندوخوشبخت،،،،،،

=====================

" خداوندا "

 

برگ در هنگام زوال می افتد و میوه به هنگام کمال

اگر قرار بر رفتن است میوه ام گردان و بعد ببر


 

" بارالها " زمین تنگ است و آسمان دلتنگ

بر من خرده نگیر اگر نالانم... من هنوز رسم عاشقی نمی دانم


 

" بارالها " به دل نگیر اگر گاهی "زبانم " ازشکرت باز می ایستد

تقصیری ندارد قاصر است کم میآورد دربرابر بزرگی ات....

لکنت می گیرد واژه هایم در برابرت! در دلم اما همیشه ذکر خیرت جاریست

من برای بندگی تو هزار و یک دلیل می خواهم

اما تو بی چون و چرا برایم " خدایی " میکنی....

امکان ندارد که کسی چراغی برای دیگران  روشن کند و خودش در تاریکی بماند...


خدایا : پنجره ای برای تماشا و حنجره ای برای صدا زدن ندارم ، 

امیدم به توست ، پس بی آنکه  نامم را بپرسی و دفترهای دیروزم را ورق بزنى،

 رحمتت را بر همه کسانیکه  برایم عزیزند جاری کن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۵۴
مهدی پورابراهیم